به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین حسین درودی، فعال عرضه تعلیم و تربیت و مدرّس سند تحول بنیادین و بیانیه گام دوم در یادداشتی آورده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به معرفی شعار سال ۱۴۰۲ از سوی رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی (مهار تورم و رشد تولید) به سوالاتی پاسخ داده شد که از جمله آن اولویت شناختی و آینده شناسی در منظومه فکری ایشان می باشد؛ از همین رو بستر فکر پذیری جامعه و اقناع افکار عمومی با درایت لازم مانند همیشه در سخنان معظم له تجلی پیدا کرد که در همین راستا نیز به دو سوال موجود و مقدر درحافظه های اندیشمندان داخلی و نیز جامعه بین المللی؛ از جانب امام انقلاب اسلامی آشکار و اعلان گردید که سوال اول عبارت است از اینکه آیا سخنان رهبری تکراری است؟ و دوم اینکه چرا رهبری از کلمه تحول دعای طلیعه سال نو در مقابل تحول طلبی دشمنان مدد گرفتند؟ (یا مُحَوِّلَ الحَولِ وَ الاَحوالِ حَوِّل حالَنا اِلیٰ اَحسَنِ الحال) اما پاسخ ها عبارتند از تعریف چگونگی جایگاه رهبری در حفاظت کلی و تحولی از نظام اسلامی که گهگاهی با شکل و شیوه های مدرن مورد سوء استفاده دشمنان داخلی و خارجی واقع شده و به این وسیله ورود بر حریم رهبری هدف قرار می دهند و همچنین؛ هوش ملکوتی معظم له که (تکرار زدگی) در آن راه ندارد زیرا این نعمت عظیم و پاداشی؛ از سوی خالق متعال به بندگانی اعطا می گردد که شرط آن ایمان و استقامت است و این مهم در صفحه ۱۹ بیانیه گام دوم توسط این ادبیات یاد آوری شده است "اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزه ی این ملت و رهبری آسمانی و تایید شده امام عظیم الشأن" که کلید واژه (تایید شده) در این متن فاخر بر هر صاحب اندیشه و آزادی اندیشی قابل تأمل و تفکر است؛ زیرا این واژه کلیدی یعنی تأیید الهی که توسط ایشان در بیانیه بازآوری شده است؛ تمایز و تفاوت میان هوش مادی و عرفی را با هوش ملکوتی پیامبران آسمانی و جانشینان صاحب شرایط آنان و نیز پیروان جهادگر و همچنین فلسفه قبول زحمات طاقت فرسای از سوی آنها را تشریح و تبیین می کند؛ چراکه کسب این هوش توفیقی و توانایی ماورایی بر هر کسی میسر نمی گردد مگر از برای آن کسانی که حاکمیت بر قلوب انسان را با نور ایمان موفق می شوند؛ نه حکومت بر ابدان مردم و دنیای آنها را؛ از همین رو خاطره انقلابی به سمت وسوی فرمایش معمار کبیر انقلاب اسلامی در مجلد ۱۴ صحیفه نور به تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۵۹ سوق داده می شود که معظم له فرمایش کردند "حکومت بر قلوب؛ یک حکومت شیرین است" که این شیرینی و حلاوت برای همگان و هر ذائقه ایی قابل هضم و درک نمی باشد؛ بدین منظور به قطع و یقین می توان اقرار کرد که سیاست های ابلاغی و حمایت های جانشین به حق امام راحل و امام انقلاب اسلامی وابسته به گرایش های حزبی و گروهی نبوده و نیست؛ در همین راستا لازم و ضروری است که واژه کلیدی منتخب معظم له؛ یعنی مهار تورم در پیام نوروزی ایشان؛ هوشمندانه و تمام ساحتی بهره برداری بشود تا در حلقه های انحصاری اقتصادی و اقتصاددانان مفقود نگردد؛ بدین منظور نیاز مبرم است که اهالی اندیشه شناختی و اندیشه سازی به تورم نظریه پردازی در حوزه علوم انسانی و پارادیم ها و شکل های ذهنی آن توجه داده شوند؛ زیرا شدیدا نیاز است مهار گسیختگی و پراکندگی حول نظرات برهنه از عمل در مراکز دانشگاهی و پژوهشگاهی؛ با تعمق لازم تناسب سازی شده و سپس در چرخه برنامه شناسی و برنامه سازی کشور هوشمندانه جا سازی گردد؛ زیرا نشان حقیقی و عملی مهار تورم در کشورهای جهان از نظر به عمل ممکن آمده اگر چه با تاملاتی همراه می باشد و لکن لازم است قبل از هر چیز مقصود و مفهوم علم مهار کننده تورم در نظام توحیدی موشکافی و جراحی گردد؛ بدین منظور علم حقیقی در اسلام و ارزش های بی نظیر آن در آیه شریفه ۹۷ سوره مبارکه نحل که با آراستگی خاص جلوه گر شده است ادبیات آن عبارت است از، [مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ] هر کس از مرد یا زن، عمل نیک انجام دهد در حالی که "ایمان" داشته باشد پس او را بی تردید (در دنیا) به زندگی پاکیزه ای زنده خواهیم داشت و (در آخرت) پاداششان را در برابر عمل های بسیار خوبشان برتر و بالاتر خواهیم داد. در نتیجه مبتنی بر آیه شریفه نتیجه ایی حاصل می گردد که با الگوهای آسمانی و آموزش زیست انسان کامل که ایمان با جان ایشان عجین است؛ تربیت تمام ساحتی برای رشد تولید با ملازمت عدم تورم؛ البته بدون ظلم ممکن می گردد چرا که با اقتصاد بشر بنیاد محال است تولید به رشدی برسد و تورم در آن جایگاهی نداشته باشد چراکه تورم سازی در نظام سرمایه داری یک سیاست برای حفظ جایگاه بزرگ سرمایه داران است مانند سراریز کردن گندم در در دریا و جوجه ها در خاک؛ از همین رو در صورتی که پایه و بنیان اقتصاد از تربیت انسان کامل برخوردار باشد؛ طلوع خورشید عظمای ولایت به تأخیر نخواهد افتاد و زمینه ساز تمدن نوین اسلامی؛ جهت اقامه قسط در جامعه مهدوی فراهم می گردد و در آن حریم و ساحت است که حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف از این رجال تربیت شده اقتصاد توحیدی برای استمرار حاکمیت عدل و امامت خویش استفاده می کنند.
با توجه به کلمه طیبه در کریمه ۹۷ سوره نحل و تفسیر آن که در واقع شاه بیت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز است می تواینم به مقصود حکیمانه رهبری از کلمه رشد در شعار سال برسیم که فرمایش ایشان رشد صرف مادی و مالی در اقتصاد نیست؛ بلکه در حقیقت رشید شدن اندیشه ضد تورمی و رشد طیب می باشد؛ یعنی کلمه رشد باید در قد و قواره نظام اسلامی دیده و دال شود؛ از همین رو پرورش اندیشه ملکوتی با پشتوانه آیه شریفه مذکور باید از دغدغه های مسئولین آموزش و پرورش جهت تولید رشد اندیشه طیب باشد؛ زیرا بنیه و بنیان اقتصاد مومنانه است که تبعیض بردار نبوده و توزیع عادلانه را بر می تابد و به باورهای فطری انسان لطمه و ضربه نمی زند؛ از همین رو باید بسیاری از آسیب های اجتماعی مانند کشف حجاب و تن دادن به برهنگی و جایگاه دادن به سبک زندگی غربی یعنی تفکیک جهان مادی از عالم معنا را محصول اقتصاد بشر بنیاد دانست؛ چراکه برخی از اهالی اقتصاد و سیاستمداران اقتصادی با الگوی بشری در نظام غربی؛ یعنی سرمایه داری مدرن قصد تورم زدایی از اقتصاد جمهوری اسلامی را داشته و دارند که تا امروز موفقیتی را برداشت نکرده و نخواهند کرد؛ زیرا فرآیند نظام سرمایه سالار غربی در تقابل با آموزه های وحی و سبک زندگی برگزیدگان خالق آسمان و زمین بوده و هست.
از همین رو به برکت رشادت چهل و چهار سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی ۴۴ سوال و پاسخ را برای مسئولین و مدیران و معلمان ارزشمند و گرامی از سند قیم مذکور به جهت نمایه گذاری برای گام های اجراء به نمایش می گذاریم؛ تا باشد که با حضور وزیر محترم منتخب؛ فرآیندی پدید آید که شورای عالی تربیت کانونی مورد نیاز سند تحول بنیادین جهت اجرا سازی مباحث فصل سوم آن یعنی چرخش های تحولی؛ چهره عملیاتی خود را در نیمه دوم حیات دولت سیزدهم عملی و علنی کند و همچنین این رکن زیر بنایی به گونه ایی توسط مسئولین امر سیاست ورزی گردد که این راهبرد تغییر دهنده در شرایط معرفی وزیر محترم آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی پر رنگ و ضروری مشاهده بشود ان شاء الله.
اکنون سند ارزشمندی که هرساله مورد حمایت و مطالبه مقام معظم رهبری در دیدار با معلمان و فرهنگیان در سالهای پیشین بوده است ما را بر آن داشت تا سیر مطالبات ایشان را در قالب سئوال جواب بر آمده از دیدار های معظم له با فرهنگیان جهت نخبگان عزیز و اندیشمندان گرامی، به ویژه معلمان، مدیران و مسئولین جهادی یاد آوری گردیده و این هدیه ای گران بهاء را در ویترین محیط کار و اقدامات خویش داشته باشند. آنچه در پی می آید طرح سئوالاتی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار های متمادی با فرهنگیان و سیاست گذاران عرصه تعلیم و تربیت است که پاسخ های آن نیز از آرشیو بیانات معظم له به استناد پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری استخراج شده است که همه فعالان دلسوز عرصه تعلیم و تربیت کشور را به مطالعه این مطالبات حکیمانه و تحقیقی دعوت می کند و از ایشان جهت همکاری و هم افزایی برای تحقق منویات امام انقلاب اسلامی استمداد می گردد.
۱- تعریف تحول از منظر رهبری چیست؟
تحوّل صِرف عوض کردن ظواهرِ کار نیست، یعنی یک کار عمقی باید انجام بگیرد و سند تحوّل نشاندهندهی این است که ما نیاز داریم به تحوّل آنطور که متخصّصین اینکار میگویند، این سند علیالظّاهر می تواند؛ کفالت کند و کفایت می کند آموزش و پرورش را و باید آن را باید دنبال کنند.
گنجاندن مفاخر علمی در کتابهای درسی کار بسیار خوبی است. بالاخره جوان ما لازم است در کتاب درسی، دانشمندان کشورش و گذشتهی کشورش و مفاخر علمی کشورش را بشناسد. جوان ما فلان بازیکن تیم فلان کشور را خیلی بیشتر میشناسد تا ابن سینا را! تا محمد بن زکریای رازی را! آنهائی که اهل سینمایند، فلان هنرپیشهی معروف فرانسوی یا امریکائی را خیلی خیلی بیشتر میشناسند تا فلان دانشمند ریاضیدان یا مثلاً فرض کنید ادیب بزرگ فارسی را! اینها در کتابهای درسی میآید؛ خیلی هم خوب است. این کارها را ما قدردانیم. منتها هیچکدام تحول نیست. تحول یک حرکت ریشهای است.
کارهائی که تا الان شده کارهای بسیار خوبی است ... فنیحرفهایها، تربیتمعلمها، شبانهروزیها، پرداختن به نقاط محروم و... کارهای لازمی است؛ اینها باید انجام بگیرد؛ لکن هیچکدام آن تحول مورد نظر نیست؛ آن تحول مورد نظر، چیزی عمیق تر و بنیانی تر. البته شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسئولیت مهمی دارد. کما اینکه خود شورای عالی آموزش و پرورش هم مسئولیت دارد. همهی نیروهای فکری و زبدهی کشور با همدیگر دست به دست هم بدهند و هر کدام در جای خود و به سهم خود، این کار بزرگ را انشاءاللَّه بتوانند انجام بدهند.
۲- آیا به نظر شما فرهنگیان گرامی ابلاغ سند تحول از سوی مسئولین کافی است؟
ابلاغ کافی نیست بلکه ابلاغ قدم اول است و بدنه ی آموزش و پرورش این سند را بخواند، بشناسد، بینوشد، بفهمد که چه کار بنا است در آموزش و پرورش انجام بگیرد. سند بسیار خوبی است. اما این دنبالگیری می خواهد. کار می خواهد
۳- واجب ترین کارها برای مسئولین و فرهنگیان در آموزش و پرورش چیست؟
برای تحوّل آموزش و پرورش روحیهی انقلابی لازم است. وسیلهی این تحوّل، در درجهی اوّل عبارت است از «سند تحوّل»؛ این سند تحوّل آماده است به نظر من این تلاش برای تحقق آن جزو واجبترین کارها است.
۴- چرا از منظر رهبری عملیاتی شدن سند تحول نیاز به روحیه انقلابی دارد؟
روحیهی انقلابی یعنی ترس نداشته باشید، ملاحظهکاری نداشته باشید، محافظهکاری نداشته باشید؛ وقتی تشخیص دادید، عمل کنید، اقدام کنید؛ پیش بروید، به توقّف راضی نشوید؛ کارها را تزیینی انجام ندهید.
۵- چرا برخی کارها و فعالیت ها در آموزش و پرورش؛ از سوی رهبری به سم تشبیه شده است.؟
گاهی انسان یک کاری انجام می دهد، حالت تزیینی و تشریفاتی دارد؛ اینها سَم است. اما اگر کار را جدّی انجام بدهید؛ اینها تحوّل را عملی می کند، ممکن می کند، تحقّق پیدا می کند.
۶- کدامین عیب آموزش و پرورش از بدو ورود تا اکنون استمرار دارد.؟
بله، حتماً احتیاج دارد به نوسازی؛ چون فرسوده است. آموزش و پرورش آن روزی هم که تازه به وجود آمد دارای عیوبی بود. در آموزش و پرورشِ همان روزی هم که تازه بود و اینجور فرسوده و کهنه و زمانگذشته و آسیب دیده نشده بود، عیوب اساسی داشت که همان عیوب تا امروز هم باقی مانده.
۷ - چرا بنا بر قضاوت رهبری فقط ۱۰ درصد سند تحول تحقق یافته است.؟
تاکنون کمتر از ده درصد از امکان تحقّق این سند و از محتوای آن، تحقّق پیدا کرده؛ درحالیکه چند سالی از تصویب این سند می گذرد، خیلی کم کار شده در این زمینه؛ باید کار بشود، معلوم می شود شور و شوقِ لازم نیست، انگیزهی لازم نیست. بنده جدّاً از وزیر محترم و مسئولین محترم می خواهم که مسئلهی تحوّل را جدّی بگیرند. سند یک نوشتهی روی کاغذ است؛ باید تحقّق پیدا کند.
۸- چرا سند تحول توسط رهبری به یک ریل گذاری تعبیر شده است.؟
دوستان و مسئولین مجرّب و باسابقه ای نشستند، زحمت کشیدند، سند تحوّل را درست کردند. این سند تحول یک ریل گذاری است و می تواند آموزش و پرورش را به سر منزل مورد نظر برساند.
۹- چرا رهبری نظام آموزش و پرورش را رونویسی از نظام اروپایی می دانند.؟
نظام آموزشی ما نظام فرسوده و قدیمی و کهنهای است این را ما از اروپاییها گرفتیم، همینجور نگهش داشتیم، مثل یک چیز موزهای مقدّس که دست به آن نخورَد! باید نوسازی بشود. لکن این را من می خواهم بگویم، برای نوسازی نظام آموزشوپرورش، باز نگاه نکنیم به دست دیگران، ببینیم حالا در فلان کشور اروپایی چه اتّفاقی افتاده، ما هم همان را رونویسی کنیم. نه آقا!
۱۰- رهبری علت خوبی این سند را با چه پشتوانه ایی بیان می کنند.؟
از نظر کارشناسان زبده و برجستهی آموزش و پرورش، سند خوبی است، سند متینی است؛ آنهایی که اهل این کارند، خبرهی این کارند، این سند را تأیید می کنند؛ می گویند سند تحوّل بنیادین که با ساعتها کار، با زمانهای طولانی و با تلاش فراهم شده است، همه کمک کردهاند که این سند بحمدالله فراهم شد و ابلاغ شد، این را کارشناسها و خبرههای آموزش و پرورش تأیید می کنند و می گویند سند بسیار متقن و مهمّی است. پس این سند باید اعمال بشود. باید همین را با دقّت و با نگاه انتقادی اجرا کنند؛ نگاه کنند و ببینند کجاهایش اشکال دارد. بالاخره در هر نوشتهی غیرالهی و هر کار بشری یک اشکالی هست؛ بگردیم آن اشکال را پیدا کنیم. اشکالات را شناسایی کنیم، عیوب را شناسایی کنیم، یک نظام پاکیزهی منظّم خوبی طرّاحی کنیم. منتظر نتایج زودبازده نباید بود، اینها چیزهایی نیست که ظرف یک سال و دوسال و پنج سال نتایجش ظاهر بشود؛ اینها چیزهایی است که صبر و حوصله لازم دارد، کار لازم دارد، کار مستمر لازم دارد.
۱۱- چرا غیر منسجم اجرا کردن سند تحول مورد تأیید رهبری نیست؟
یک نکته این است که انسجام این سند حفظ بشود. گفته شده یک تعدادی از موادّ این سند اجرایی شده است؛ خوب است، لکن همهی موادّ این سند باید اجرایی بشود؛ این یک مجموعهی منسجم است. اینکه ما برخی از مواد را، فرض کنید چهل مادّه یا در این حدود را اجرایی کنیم، بقیّه را مغفول بگذاریم، این به نتیجه نخواهد رسید. انسجام این مجموعه بایستی حفظ بشود. وقتی همهی موادّ این مجموعه مورد عمل قرار گرفت، آن وقت کار پیش خواهد رفت، سرعت پیدا خواهد کرد، درست انجام خواهد گرفت.
۱۲- چرا رهبری معلمان مدارس ابتدایی و دبیرستان را قبال سند تحول مکلف می دانند.؟
بدنهی آموزش و پرورش کشور با این سند آشنا بشوند؛ مطالبات این سند را بدانند که چیست. معلّمی که در فلان مقطع دبستان یا دبیرستان تدریس میکند، بداند که این تحوّل بنیادین از شخص او چه خواسته است. مدیر و رئیس دبستان یا دبیرستان بداند که وظیفهی او و تکلیف او در قبال دانشآموز بر اساس این سند چیست. مطالبات این سند باید مشخّص بشود؛ بایستی برنامهریزی کرد برای اینکه ما مطالبات سند را در سطح وسیع و گستردهی آموزش و پرورش تفهیم و بحث کنیم.
۱۳- چرا رهبری یکی از راهکارهای اجرایی سند تحول را ایجاد شبکه درصدا و سیما معرفی می کنند.؟
دستگاههای تبلیغی و رسانهی ملّی باید به کمک بیایند. حتّی گاهی پیشنهاد می شود که یک شبکهی صداوسیما مخصوص این کار باشد که بتواند این موضوع را تبیین کند و تفهیم کند. این البتّه بستگی دارد به اینکه مسئولین آموزش و پرورش بنشینند با مسئولین صداوسیما و آنها هم همراهی کنند.
۱۴- از دیدگاه رهبری ظرفیت کدام برنامه در کشور می تواند به اجرایی شدن سند تحول کمک کند.؟
یک موضوع دیگر ظرفیّت برنامهی ششم است مسئلهی آموزش و پرورش و سند تحوّل بنیادین باید حتماً دیده شود تا بدانیم ما در سال ۱۴۰۴ در آموزش و پرورش چه خواهیم داشت.
۱۵ – چرا رهبری نگران برنامههای دمِ دستی و تغییر و تبدیلهای سطحی و روزمرّه ایی است که جای تحوّل بنیادین را بگیرد.؟
یک نکتهی اساسی همین مساله است، من به مسئولین آموزش و پرورش عرض می کنم، مراقب باشید برنامههای دمِ دستی و تغییروتبدیلهای سطحی و روزمرّه جای تحوّل بنیادین را نگیرد؛ ما را راضی نکند، خوشحال نکند که داریم تغییر می دهیم. تغییرات سطحی مهم نیست؛ اساس، همان موادّ تحوّل بنیادین است که بتدریج این بنا نوسازی شود.
۱۶- آیا از منظر رهبری آمادگی لازم از سوی مسئولین جهت اجرایی شدن سند تحول موجود است.؟
خوشبختانه شرایط آماده است؛ من به سطح کشور که نگاه میکنم؛ به نظر می رسد امروز شرایط شما و مسئولان محترم آموزش و پرورش برای کیفی کردن آموزش و پرورش، برای تحوّل اساسی و بنیادین در این دستگاه مهم و حسّاس آماده تر است. یک روزی ما هجده میلیون دانشآموز داشتیم، امروز کمتر از سیزده میلیون دانشآموز داریم؛ این یک فرصت است. یک روزی بود که ما از لحاظ فضاهای آموزشی دچار عسرت جدّی بودیم؛ مدارس دو نوبته و سه نوبته در سطح کشور کم نبود؛ امروز خوشبختانه آن وضعیّت وجود ندارد. در اغلب جاهای کشور، مدارس وضع خوبی دارند؛ افرادی هم علاقهمندند، میآیند و وارد میشوند که بایستی این جریان [حفظ شود] بنابراین شرایط برای اینکه ما بتوانیم این تحوّل را انجام بدهیم آماده است. خوشبختانه کشور دارای ثبات وامنیّت است، مسئولین دولتی با علاقهمندی مشغول کار هستند. امروز روزی است که ما بتوانیم انشاءالله آموزش و پرورش را از لحاظ کیفی، محتوایی و بنیانی به یک نقطهی اساسی برسانیم و همینطور که عرض کردم محور این تحوّل معلّمین هستند؛ آن کسی که در وسط میدان ایستاده است، معلّمین عزیز هستند. من به همهی معلّمین سراسر کشور، به این وسیله و در این موقعیّت سلام عرض میکنم و امیدوارم خداوند همهی معلّمین عزیز را در کنف حمایت خودش حفظ کند.
۱۷- اجرایی نشدن مهندسی فرهنگی کشور و سند تحول بنیادین چه خسارتهایی به دنبال دارد.؟
مهندسی فرهنگی و موضوع تحول و نوسازی در نظام آموزشی و علمی کشور اعم از آموزش عالی و آموزش و پرورش و نیز تحول در علوم انسانی که در دورههای گذشته نیز مورد تأکید بوده است، هنوز به سرانجام مطلوب نرسیده است، به تعویق افتادن این امور خسارت بزرگی متوجه انقلاب اسلامی خواهد کرد، لذا باید این امور جدیتر گرفته شده و با یک بازنگری و برنامهریزی جدید طی مدت زمان معقول و ممکن به سرانجام خود برسد.
۱۸- چرا رهبری در آموزش و پرورش انتظار تحول در قالب و محتوا را دارند.؟
مسئلهی سند تحوّل یک چیزِ دفعیّالوجود نبود؛ این از اوایل انقلاب، جزو آرزوها بود. چون نظام آموزش و پرورش در کشور ما، با همان شکل، با همان محتوا، تقریباً با همان ترتیب تقلید از نظامهای آموزش و پرورش غربی بود لذا لازم بود در فضای آموزش و پرورش چه از لحاظ قالب، چه از لحاظ محتوا یک تحوّل اساسی به وجود آید.
۱۹- چرا رهبری با اینکه سندتحول را در حد اعلا نمی دانند، و لکن پیگیری جدی این سند را مطالبه می کنند.؟
خب، این فکر در خیلیها بود در طول سالها بتدریج پخته شد به سند تحوّل انجامید. عرض نمی کنیم این سند حدّ اعلای خواستهها است؛ نه، برای هر چیزی یک حدّ بالاتری هم متصوّر است - ممکن است انشاءالله شما عمل کنید، پیش بروید، تجربه بیاموزید، بعد از گذشت زمانی چیزی بر آنچه امروز موجودیِ شما است بیفزایید، لکن فعلاً این سند در اختیار ما است؛ این را باید جدّی گرفت.
۲۰- از دیدگاه رهبری چه زمانی سند تحول در ذهنیات خواهد پوسید.؟
توصیهی من به مسئولین و مدیران محترم این است فراتر از اظهارات رسمی، سند تحوّل را در عمل جدّی بگیریم واگر بخواهیم این سند تحقّق پیدا کند، نقشهی راه و برنامه عملیّاتی لازم است. اگر تفکّرات ما و کلّیّاتی که مورد نظر مسئولان و دلسوزان است به شکل یک برنامهی عملیّاتی در نیاید در عالم ذهنیّات خواهد ماند و خواهد پوسید.
۲۱ – چرا رهبری از شورای انقلاب فرهنگی انتظار برنامه عملیاتی سند تحول را دارند.؟
برنامهی عملیّاتی راباید با نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی که یک مرکز عظیم فرهنگی و مرجع تصمیمگیری است و مسئولین در آنجا حضور دارند - تهیّه کنید، تدوین کنید و قدم به قدم اجرا کنید؛ احساس کنید که این قدم برداشته شد، [بعد] برویم سراغ قدم بعدی. بعضی کارها نیزهم زمان و در عرض یکدیگر باید انجام بگیرد.
۲۲ – وزرای آموزش و پرورش با کدامین پشتوانه قادرند سند تحول را عملیاتی کنند.؟
وزیر محترم آموزش و پرورش خود را متعهّد بدانند که این را عملی کنند و اجرایی کنند؛ یا سند راهبردی نخبگان کشور - که در آن جلسه خود بنده هم شرکت کردم که سند بسیار مهمّی است - و این مسئله را معاونت محترم رئیس جمهور بایستی تعقیب کنند؛ خلاصه باید خود اعضا و دستگاههای فرهنگی قبول کنند و باور داشته باشند که ما این جایگاه را بهعنوان یک قرارگاه مرکزی قرار دادیم.
۲۳- چرا از منظر رهبری زیر ساخت باورها و خلقیات و نیز تغییر در دلها؛ نظام آموزش و پرورش است.؟
سند تحول در واقع نقشهی راه را مشخص و معیّن کرده است، تحول در انسانها، تغییر صحیح در دلها، باورها، خلقیات و امثال اینها، احتیاج به یک زیرساخت محکم دارد و این زیرساخت آموزش و پرورش است. آن روزی که آموزش و پرورش کشور به شکل جدید درآمد، بر اساس یک مبنای فکری و اعتقادیِ دیگر به وجود آمد؛ ما هم در طول دهها سال ــ از اوّلی که آموزش و پرورش جدید در کشور آمد ــ بر همان مبنا حرکت کردیم، در واقع در همان ریل پیش رفتیم؛ که خب، ریل درستی نبود. حال سند تحول باید ما را به سمت هدف های اسلامی حرکت دهد، جامعه را به سبک زندگیِ حقیقتاً اسلامی پیش ببرد و بتواند در ما خصلت های والای انسانی به وجود آورد.
۲۴ - آیا از نظر رهبری بدون تشکیل حلقات تحقیقاتی متعدد؛ می تواند قطار سند تحول را به حرکت در آورد.؟
سند تحول متنی است که باید عملیاتی شود، منتها بههیچوجه نباید در آن شتابزدگی باشد با تدبر، تأمل و ملاحظهی صحیح جوانب پیش رفت کند. کار عمیقی است و کارهای عمیق، کوتاه مدت و زودبازده نیست، بلند مدت و دیربازده است اگر درست صورت بگیرد، ماندگار ومثمر خواهد شد، اما اگر سرهم بندی و شتابزده شد، آن وقت نتیجهی لازم را نخواهد داد، فرمود: « ... وَ مُجْتَنِی الثَّمَرَةِ لِغَیْرِ وَقْتِ إِینَاعِهَا کَالزَّارِعِ بِغَیْرِ أَرْضِهِ... ِ. / نهجالبلاغه خطبه شماره ۵/ اگر چنانچه میوه را قبل از اینکه برسد، چیدید در واقع چیزی به دست نیاوردهاید و زحمتتان هدر رفته است. بگذارید میوه برسد، بعد بچینید تا از همهی منافع آن بهره ببرید. شاید حلقههای تحقیقاتیِ متعددی لازم است که برای بخشهای این سند، راهکارهای اجرائی و عملیاتی پیدا کند، تا حقیقتاً این ریل، صحیح گذاشته شود آن وقت این قطار بر روی ریل حرکت کند. لازم است دولت ومجلس، برای پشتیبانی مالی آموزش و پرورش، برای پیشرفت در این کار، به طور جدی تأمل کنند، تدبر کنند. آموزش و پرورش را نمی شود به حال خود رها کرد و پشتیبانی لازم از آن به عمل نیاورد، بعد هم توقع داشت که پیش برود.
۲۵- چرا رهبری پیشرفت های در آموزش و پرورش را ملزم و مبتنی بر سند تحول در آموزش و پرورش مطالبه می کنند.؟
استعداد بشری در جامعهی ایرانی، یک استعداد انبوه و سرشار است؛ این استعداد باید امکان بروز پیدا کند، جهت صحیح پیدا کند. سند تحول ناظر به یک چنین چیزی است، مسئلهی کتابهای درسی هم بسیار مهم است. باید به طور مداوم و به تناسب نیازها، مضمون و محتوای این کتابها ترقی و پیشرفت داشته باشد در آموزش و پرورش و دستگاههای هشیارِ، مراقبی وجود داشته باشد که پیشرفتهای مبتنی بر سند تحول را تعقیب کند. در زمینهی مواد و کتابهای درسی، نیازها را باید سنجید، سالهاست مسائلی را در کتابها می گنجانیم؛ بعضیها خارج میکنند، بعضیها بر می گردانند، باید دید طبق مفاد این سند از معارف الهی، اسلامی، مدنی، تمدنساز، انسانساز ومعارفی که یک ملت را سربلند، پیشرو و پیشتاز میکند اگر در کتابهای ما وجود ندارد آنها را بگنجانیم و از آن طرف چه چیزهائی نقطهی مقابل است، تخدیر کننده و گمراه کننده است، آنها را حذف کنیم؛ چه چیزهائی به تناسب نسلها یا جنسیتها لازم است، آنها را بگنجانیم. فرض بفرمائید در کتابهای درسی دختران ممکن است چیزهائی لازم باشد در زمینههای خانه داری، تربیت فرزند و امثال اینها؛ و در کتابهای پسران ممکن است چیزهای دیگری در مواجههی با مسائل کار، زندگی و امثال اینها لازم باشد لذا مراقبت و دیده بانیِ دائم احتیاج دارد و باید انجام بگیرد.
۲۶- چرا رهبری سند تحول را به نسخه پژشک معرفی می کنند.؟
قبلاً دربارهی تحول بنیادین مطالبی عرض کردیم؛ مدتها من در دیدارها با معلمان، با مسئولین فرهنگ، با شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگران این را تکرار کردم و خوشبختانه به نتیجه هم رسید؛ به این معنا که سند تحول بنیادین تهیه و تصویب شد. امروز آموزش و پرورش یک سند مکتوبی در دست دارد که شیوهی تحول بنیادی در آموزش و پرورش را تعیین کرده. خیلی خوب، بخشی از این کار انجام گرفت. منتها این سند مثل نسخهی پزشک است. اگر ما به پزشک مراجعه کردیم، حق معاینه هم دادیم و پزشک هم معاینهی کاملی کرد و یک نسخهای نوشت و به ما داد، ما هم توی جیبمان گذاشتیم، رفتیم خانه و فکر کردیم تمام شد، این با نرفتن پیش پزشک هیچ تفاوتی ندارد؛ جز اینکه یک پولی هم خرج کردیم، یک راهی هم رفتیم. دوا را باید گرفت، دارو را باید مصرف کرد. در این نسخه نوشته شده که چه داروئی را، چه مقداری، در چه زمانی باید مصرف کنیم. باید این کار را کرد؛ اگر نکردیم، رفتن پیش پزشک و گرفتن نسخه، کأنلمیکن است.
۲۷ – چرا رهبری تغییر شکل و نوسازی آموزش و پرورش را لازم می دانند.؟
خب، حالا ما سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را داریم؛ این نسخه است؛ این نسخه احتیاج دارد به این که یک برنامهریزی دقیق بر اساس بندبند این سند انجام بگیرد؛ چون بحث بر سر تحول بنیادین است؛ بحث تحول شکلی که نیست. شکل جدید آموزش و پرورش ما سوغاتی بود، وارداتی بود، اهدافی پشت سرش بود. خب، ما سالها هم به این شکل عمل کردیم. بالاخره اگر خودی هم بود، اگر از درون برآمده و جوشیده هم بود، بعد از سالها انسان به یک اِشکالی برخورد میکند؛ لذا یک نوسازی لازم است. پس این تحول بنیادی، یک کار لازمی است. اگر میخواهیم تحول بنیادی در آموزش و پرورش انجام بگیرد؛ یعنی این پولی که شما خرج میکنید، این وقتی که شما میگذارید، این همه معلمی که شما در سراسر کشور به مدارس و سراغ دانشآموزان می فرستید، اگر بخواهیم اینها چند برابر اثر کند و به شکل بهینه از آن بهرهبرداری شود، باید این تحول صورت بگیرد. این تحول به برنامه ریزی احتیاج دارد.
۲۸- از جانب رهبری چه راهکاری جهت سلیقه ایی نشدن سند تحول ارائه شده است.؟
این یک نکته ی اساسی است، باید یک نقشهی راه وجود داشته باشد. اینجور نباشد امروز یک مسئولی، یک وزیری، یک مدیری در بخشی تصمیمی بگیرد، بعد فردا یکی بیاید طبق سلیقه، آن را عوض کند. این، هدر دادن وقت و نیروی کشور خواهد بود. باید یک برنامه ریزی مستحکم و دقیق برای تحول بنیادین صورت بگیرد؛ یک نقشه ی راهی در اختیار باشد و آن را همه قبول و تأیید کنند، همه تصدیق کنند و تضمین شده باشد که آموزش و پرورش تا آخر راه، تا آخر خط، طبق این برنامه خواهد رفت.
اینجا یک نکتهی دومی وجود دارد و آن، مسئلهی رها نشدن کار است؛ که به نکتهی اول ارتباط پیدا میکند. کار را نباید رها کرد. بلکه تا رسیدن به نتیجهی نهائی دنبال کرد؛ والّا یک کاری را شروع کنیم، یک مقداری سر و صدا هم بشود، بعضی هم خوشحال بشوند، یا تمجید کنند، یا انتقاد کنند، بعد یک مدتی بگذرد، آتش ما فرو بنشیند، سرد بشویم، در نتیجه کار دنبال نشود؛ در این صورت اصل کار ضربه خواهد خورد. این را من برای مدیران عرض میکنم؛ مدیران ارشد، مدیران وزارتخانهای، مدیران استانها و شهرها و مراکز.
۲۹- آیا از منظر رهبری بخش های خوب آموزش و پرورش فعلی؛ به صرف اینکه وارداتی هستند باید تحولی شود.؟
تحول معنای خودش را دارد، تحول یعنی در بعضی از موارد، زیر و رو شدن... علتش هم واضح است: چون نظام کنونی آموزش و پرورش، یک نظام وارداتی است؛ حالا وارداتی که به یک معنا بومیسازی هم شده، اما شاکلهی وارداتی است. نه اینکه بخواهیم هرچه وارداتی است رد کنیم نه، چون ما خیلی چیزها را وارد می کنیم، از آن هم استفاده می کنیم، خوب هم هست؛ اما آنچه نامطلوب است، تبعیت است. ولی گرفتن، پسندیدن و به کار بستن، چیز خوبی است؛ هیچ اشکالی ندارد و ما الان از پیشرفتهای فناوری غربیها استفاده میکنیم. بنابراین استفاده کردن مهم نیست، منتها تبعیت بد است. در قرآن و در آیات متعدد، نتیجهی تبعیت، ضلال است؛ «یضلّوک عن سبیلاللَّه» لذا بایستی نگاه کرد آنچه که خوب است را پسندید. تبعیتاً نظام کنونی آموزش و پرورش را قبول کردیم. اما آنها خودشان در همین نظام، تغییرات فراوانی به وجود آوردند. بعضی از تغییرات آنها در جهت آن چیزی است که برای ما از قدیم بومی و سنتی هم بوده. ما چسبیدیم به همان شکل قدیمی که از آنها گرفتیم؛ وبرای ما یک سنت شده، بنابراین یک تحول لازم است. البته در تحول باید فلسفهی آموزش و پرورش، وضع کشور و نیازهای آینده را بدانیم. بر اساس اینها افراد صاحب فکر و به اصطلاح «راهبرد نگران فرهنگی» - به تعبیر رائج، استراتژیست های فرهنگی - بنشینند و راه حلهای اساسی پیدا کنند.
۳۰- از نظر رهبری بزرگترین مشکل نظام آموزش و پرورش چیست.؟
در همین اجتماعاتی که با معلمین عزیز و مسئولین آموزش و پرورش تشکیل شده، یا در جلساتی به مسئولین به طور خاص گفتهایم. خب، اصلاً دلیل این تحول چیست؟ آخر، بیخودی و بیدلیل که انسان یک چیزی را متحول نمی کند. چرا می خواهیم تحول ایجاد کنیم؟ دلیل سادهاش این است که نظام کنونی آموزش و پرورش ما توانائی لازم را برای تربیت نسل های گوناگون نشان نداده است. علت هم در درجهی اول این است که این نظام و این تشکیلات، وارداتی است؛ برخاسته از نیازهای درونی ما نیست. این، یکی از مشکلات بزرگ ماست. یک وقت تجربهها و گذران تاریخیِ زندگی یک ملت، او را به این نتیجه میرساند که باید اینجور تعلیم کند، اینجور تربیت بدهد، اینجور خانه بسازد... این خوب است و انسان باید همیشه از تجارب دیگران نیز استفاده کند، لذا بدمان نمیآید و ننگمان نمیکند از دیگران یاد بگیریم. آنچه بد است، این است که الگوهای ملتها و فرهنگهای دیگر را به طور دربست در بین ملت و کشور خودمان پیاده کنیم و اقتضائات و شرائط و زمینهها را اصلاً در نظر نگیریم.
۳۱- آیا رهبری برای تحول در آموزش و پرورش استفاده از تجربه های شرق و غرب را جایز می دانند.؟
برای کیفیت بخشیدن به الگوی خودمان باید از تجربههای دنیا - چه دنیای غرب، چه دنیای شرق؛ ملت های گوناگون - حتماً استفاده کنیم و تحول باید بر اساس ایجاد یک الگوی مستقل ایرانی و برخاسته از معنویات و نیاز کشور باشد؛ یعنی در واقع برخاسته از اسلام ناب ومورد اعتقاد باشد و تحول باید ناظر به این مساله باشد. از صد سال پیش، این مساله در کشور ما اتفاق افتاده است. آن کسانی که نیت خوب داشتند و می خواستند کشور را پیش ببرند، اما نفهمیدند چه جور میشود این کشور را پیش برد - حالا آنهائی که مزدور سرویس های جاسوسی و دولت های بیگانه بودند، به کنار - فکر کردند باید بروند سر تا پا بشوند به شکل آن بیگانگان، که گفتند ما از سر تا قدم باید فرنگی شویم؛ هم گفتند، هم در نوشتههایشان هست؛ آنها این خطای بزرگ را کردند و در آموزش و پرورش و خیلی چیزهای دیگر متأسفانه همین جور بود. اقتصاد، معماری، زندگی عرفی و فرهنگی ما و خیلی چیزهای دیگر به خاطر خیانت یا بدفهمی نخبگان سیاسی دورانهای طاغوت، به این بلا مبتلا شد.
۳۲- چرا از منظر رهبری نگاه کلان و نقشهی جامع شرط اول اجرای موفق سند تحول است.؟
تحول آموزش و پرورش ناظر به این است که نقشهی جامع تحول در دستمان باشد و بر اساس این نقشه جامع، اجزای گوناگون را به وجود میآوریم. مثلا شما در ذهنتان طرح یک ساختمان کاملِ جامعِ زیبای مستحکم را در یک زمین بزرگ و در جای مناسب میریزید و میدانید چه کار میخواهید بکنید. ممکن است آدمی که نگاه میکند، نفهمد چه چیزی در خواهد آمد؛ اما شما که نقشه در ذهنتان هست، میدانید چه کار دارید میکنید. هر جزئی، تأمینکنندهی بخشی از آن نقشه ی جامع است، اگر در تحول، نگاه کلان وجود نداشته باشد، کارها ممکن است متناقض از آب در بیاید؛ تکراری و زائد باشد، پس نگاه کلان و نقشهی جامع، شرط اول است.
۳۳- آیا جمهوری اسلامی بدون تحول در نظام آموزش و پرورش می تواند پرچم دار و الگوی دیگر ملت ها باشد.؟
اگر جمهوری اسلامی میخواهد پرچم اسلام در دست بگیرد، به سعادت برسد، دنیا و آخرت خود را آباد کند همچنان که قرآن به ما یاد میدهد که می توان دنیا و آخرت را با هم آباد کرد، اگر میخواهد به ملتهای دیگر کمک برساند، که «کنتم خیر امّة اخرجت للنّاس» شاهد و مبشر ملتهای دیگر باشد، خب، طبیعتاً نیازهائی دارد؛ آموزش و پرورش جمهوری اسلامی، باید انسانهای شریف، دانا، با استعدادهای جوشان، دارای ابتکار، اخلاق نیک انسانی، شجاعت و قوّت خطرپذیری در میدانهای جدید، بدون هیچگونه عقدهی خودکم بینی یا خود برتربینی، دلدادهی به خدای متعال و متکی به قدرت الهی و دارای توکل کامل، صبور، بردبار و حلیم، انسانهای خوشبین و انسانهای امیدوار تربیت کنند. اسلام همهی اینها را به صورت بستهی کامل در اختیار همهی معتقدین و مؤمنین خود قرار داده. این بسته را باز کنیم، دانه دانه از این مواد استفاده کنیم، بهرهمند شویم، آنها را بچشیم و در وجود خودمان ذخیره کنیم. خروجی آموزش و پرورش با انسانهای تنگ نظر، بدبین، ناامید، افسرده، بیتقوا، ناپرهیزگار و آلوده دامن، نمیتوانند جوامع را پیش ببرد و ملتها را خوشبخت کند؛ طبعاً نمیتواند الگو هم باشند لذا تحول آموزش و پرورش ناظر به این مسائل مهم است. اگر معلم، دانا، دلسوز، اهل فکر و اهل ابتکار بود، چنانچه آن کتابی که درس می دهد ناقص هم باشد، او مطلب را تکمیل میکند. ولی اگر معلم، ناتوان، ناامید، بیانگیزه و بیحوصله بود و برای از سر وا کردن تدریس کرد، آن وقت اگر کتابِ خوب هم باشد، معلوم نیست چیز درستی گیر دانشآموز بیاید. پس معلمین عزیز نقش دارند.
۳۴ –چرا رهبری انجام تعهدات ملت ایران را متوقف بر یک نظام آموزش و پرورش خوب و به روز می دانند.؟
دستگاههای دولتی بایستی به این مجموعهی بزرگ و مهم با این چشم نگاه کنند که فردای ما متوقف به امروزِ آموزش و پرورش است، هرچه اینجا سرمایه گذاری شود، مسلّماً بازده آن در زمان و وقت خود، به مراتب بیش از آن مقداری که سرمایهگذاری مادی و معنوی شده، ارزش خواهد داشت. کشور ما به یک آموزش و پرورش خوب نیاز دارد. چرا؟ چون کاری که این ملت به عهده گرفته و شروع کرده کار بزرگی است. بارها در جلسات به مناسبت مسایل فرهنگی، افراد دلسوز میگویند که ما این نظام قدیمیِ «حافظهپروری» را تبدیل کنیم به نظامهای پیشرفتهی بهروزِ دنیا. الان در دنیا نظامهای جدیدی برای آموزش کودکان، نوجوانان، جوانان - چه در دورهی دبیرستان، چه در دورهی دانشگاه - بهوجود آمده است. بالاخره ما بایستی از یک مقطعی شروع کنیم و این شیوهی قدیمیِ شصت سال پیش را که همچنان حاکم بر کشور است، تبدیل و تصحیح کنیم؛ یا باید آن را بهطور کلی تغییر بدهیم یا به صورت تدریجی تغییر بدهیم. اگر قرار است برای این کار در جایی فکر شود و تصمیمگیری بشود، شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
۳۵- وظیفهی همگانی و عمومی معلمان برای عملیاتی نمودن سند تحول را تشریح فرمایید.؟
خب مشخص است، نوجوان یا کودکی که در مقابل معلم در کلاس درس نشسته است، در اختیار شماست. با سخن خود، با منش خود، با رفتار خود، میتوانید به او اعتماد به نفس بدهید؛ امید بدهید؛ او را روانهی میدانهای عمل کنید؛ به او روح دیانت را آنچنان که شایستهی اوست، تزریق کنید؛ از او انسانی زیرک، پرتلاش، اجتماعی، علاقهمند به مصالح جمع و جامعه بسازید و به وجود بیاورید؛ روح ابتکار را در او زنده کنید. بله معلم فرزانهی ما میتواند در همان محدودهی کلاس درس خود این کارها را انجام دهد؛ این وظیفهی همگانی و عمومی معلمان است. البته معلم برای اینکه بتواند همهی این کارها را انجام دهد، احساس میکند نیازمند راهنمائی روشن بینان، متفکران جامعه و متخصصان تعلیم و تربیت است واین نیاز به وجود آورندهی محصول است. وقتی از سوی معلمین این نیاز احساس شد، بلافاصله به دستگاه مولدهی کشور منعکس میشود و آنچه مورد نیاز است، تولید میشود. ما تا احساس نیاز نکنیم، تا سؤال نکنیم، تا نخواهیم، آن محصول مورد نیاز تولید نخواهد شد.
۳۶- چرا از دیدگاه رهبری گسترش کمّی آموزش و پرورش، امروز در درجهی اولِ اولویت نیست.؟
عدهای بر اثر بیتوجهی به نظام پرورش، آن بنائی را که اول انقلاب گذاشته شده بود، از مجموعهی آموزش و پرورش کنار زدند، بتدریج کمرنگ کردند و تقریباً میشود گفت حذف کردند در صورتیکه پرورش اگر از آموزش مهمتر نباشد، کمتر نیست. آن لوح سفید و آمادهای که ذهن کودک و دانشآموز ماست، فقط با خط خط کردن و عدد و رقم روی او نوشتن، درست نمیشود؛ ساختن لازم دارد. این ساختن، پرورش است. باید به مسئلهی پرورش و جریان پرورش به هر شکلی که آن را بتوانند انجام دهند در کتاب درسی، در انتخاب معلم، در تربیت معلم، در خود سازماندهی، گسترش کمّی آموزش و پرورش، امروز در درجهی اولِ اولویت نیست؛ گسترش کیفی مهم است. نیازها برآورده شود. آن مقداری که نیاز به معلم و به مدرسه هست، تأمین شود. درجهی اول، گسترش کیفی باشد؛ بالابردن ارتقاء رتبهی معلمان از لحاظ آمادگی، تجربه، دانش، فرهنگ؛ این چیزهائی است که در آموزش و پرورش مهم است. دنیای امروز در راه بدی حرکت میکند؛ در وضعیت بدی قرار دارد؛ اخلاقیات در دنیا پامال شده است. ملتها دارند چوب این انحطاط اخلاقی را میخورند، و متفکران ملتها متوجه این ضایعهی بزرگ هستند؛ رنج میبرند و اظهار میکنند؛ میتوان در صراطی حرکت کرد که برای بشریت مایهی نجات باشد. این سرنوشت هولناکی که در مقابل بشریت است، این سرنوشت را میشود تغییر داد؛ قدم اول این است ما در خودمان آن حرکت بزرگ را، آن تحول عظیم را به وجود بیاوریم. و این امر از تعلیم و تربیت شروع میشود. زیرساختها در طول این سالها بحمداللَّه در بخشهای مختلف به شکل خوبی فراهم شده است. میشود بر اساس این زیرساختها حرکت کرد. وظیفه سنگین است، راه طولانی است، کار دشوار است؛ اما انتهای راه، روشنائی و نورانیتِ داده شدهی از طرف پروردگار به چشم میخورد؛ انسان این را میبیند انتهای راه، روشن است؛ افق روشن است ومیتوان این راه را بخوبی طی کرد.
۳۷ - تحول در آموزش و پرورش از منظر رهبری در چه حوزه هایی باید تحولی گردد.؟
تحول در نظام آموزش و پرورش با هدف ارتقاء کیفی آن بر اساس نیازها و اولویتهای کشور در سه حوزه دانش، مهارت و تربیت و نیز افزایش سلامت روحی و جسمی دانشآموزان باید صورت گیرد. نظام، امن و مطمئن است؛ کارهای زیادی انجام گرفته. در این دنیای پرتلاطم و پرآشوب، ملت ایران توانسته وزانت خود، وقار، سکینه و آرامش خود را حفظ کند. امروز فرصت همین است که بپردازیم به این کارهای مهم. سند باید اجرائی شود، باید پیش برود، باید به مرحلهی عمل برسد؛ شجاعت، اقدام و ابتکار و خوشفکری لازم دارد تا تحول عمقی در نظام آموزش و پرورش شکل بگیرد. نکتهی بعدی، اهمیت دادن به نظام پرورش در مجموعهی آموزش و پرورش است
۳۸- چرا تحول در نظام آموزش و پرورش از سلائق رهبری نیست.؟
سلائق شخصی بنده نیست، مسائل آموزش و پرورش، مسائل زیادی است. بنده هم در سالهای گوناگون به همین مناسبتِ دیدار معلمین مطالبی را گفتهام و گاهی در دیدار شورای عالی انقلاب فرهنگی و گاهی در دیدار با وزرای آموزش و پرورش نکاتی را گفتهام که سلائق شخصی بنده نیست و همهی اینها تقریباً بدون استثنا پشتوانهی کار کارشناسی دارد و کسانی که دستاندرکار آموزش و پرورش اند، اینها را تأیید کردهاند. حالا خوشبختانه می بینم در این گزارشها به آن اشاره میکنند که بعضی از این کارها را یا شروع کردهاند یا پیشرفت کردهاند یا اقدام کردهاند؛ هرچند خوب است، لکن به این اندازهها نمیشود اکتفا کرد؛ ما احتیاج داریم به یک کار عمیق در آموزش و پرورش. گفتم فرق است بین کسی که میوهای، غذائی، یا داروئی را میبیند و میشناسد میخواهد با دست خود، با میل خود در دهانش بگذارد با آن آدمی که دست و پایش را میگیرند و چیزی را با آمپول در بدن او تزریق میکنند. اینها با هم فرق دارد. نوع اول درست است، نوع دوم غلط است. به ما نباید تزریق کنند؛ باید انتخاب کنیم. یک نکته ای که مورد غفلت قرار گرفت. هر چه آوردند، مثل آدمهائی که بیحس و حال و بیهوش افتادهاند و همینطور چیزی را یا در جسمشان فرو میکنند یا از دهانشان به حلقشان میریزند، نباشیم. ما در دوران استحالهی فرهنگی منتظر ماندیم که بریزند به حلقمان. من میخواهم عرض بکنم که در همین زمینهی تحول نظام آموزشی، از جملهی کارهائی که باید انجام بگیرد، این است که جوری نظام آموزشی باید طراحی بشود که جوان ما به تحقیق، طلبگاری در تعمیق علم و دانش علاقهمند بشود. حفظ محوری، غلط است.
۳۹- رهبری در بحث تحول آموزش و پرورش پاسخ به چه سوالاتی را مطالبه کرده اند.؟
به نظرم پاسخ به این سه تا سؤال، یک عمر کار است. اولاً این کارها چیست؛ ثانیاً با چه هدفی قرار است انجام بگیرد؛ ثالثاً چگونه باید این کارها انجام داد. ما همهی اینها را در زیر کلمهی تحول قرار میدهیم و میگوئیم تحول، اصلِ اینکه شما به فکر تحول افتادهاید و میخواهید یک دگرگون سازیِ عمیق در کار آموزش و پرورش کشور انجام بدهید، حقیقتاً جای تشکر دارد؛ همتی به خرج دادید، جرأتی به خرج دادید، اسم تحول آوردید؛ چون گاهی نظامها آنچنان به نظر ماندگار و به هم جوشیده و غیر قابل تغییر به نظر میرسند که انسان جرأت نمیکند به آنها به قصد تغییر و تبدیل نزدیک شود. خوب، شما جرأت کردید، گفتید میخواهید در نظام آموزشی کشور تحول ایجاد کنید. خودِ این خیلی مهم است. در دوران پهلوی که استحالهی فرهنگی کشور ماست رعایت نکردند. چشمشان را بستند، آغوششان را باز کردند؛ هر کس آمد، هر چه دادند، اینها گرفتند. یکی از این دو نکته این است ما آنچه را که میگیریم، ارزیابی کنیم، ببینیم به درد ما میخورد یا نه. اگر صددرصد به درد ما میخورد، صددرصد قبول کنیم؛ اگر صددرصد به درد ما نمیخورد و مضر است، صددرصد رد می کنیم. اگر بین این دوتاست، به همان اندازهای که به درد می خورد، قبول کنیم، مابقیاش را رد کنیم.
۴۰- چرا رهبری نیروی انسانی کارآمد مورد نیاز پیشرفت کشور را در گرو اجرایی شدن سند تحول می دانند.؟
آموزش و پرورش مهمترین کار یک کشور است. اگر کشوری بخواهد به عزت مادی، سعادت معنوی، سیطره سیاسی، پیشروی علمی، آبادانی زندگی دنیا و هر آرزوی دیگری دست پیدا کند، باید به آموزش و پرورش به عنوان یک کار بنیادی، مقدماتیِ لازم بپردازد چرا؟ چون همهی این کارها به نیروی انسانی احتیاج دارد. نیروی انسانی عمدتاً در آموزش و پرورش شکل میگیرد و صورت می بندد؛ بطوری که اگر آموزش و پرورشکه تقریباً دوازده سال از بهترین فصل عمر یک انسان را در اختیار دارد، به شکل مطلوبی کار کند، باعث میشود جوانی که در این جا ساخته شده و قالبگیری شده و صورتبندی شده، دیگر کمتر احتمال تغییر بنیانی در حوادث آینده در او برود. اگر آن جوان شکلِ خوبی گرفت، به همین شکل کمابیش زندگی را ادامه خواهد داد. پس آموزش و پرورش کانون اصلیِ ساختن و پرورش دادن و تولیدِ آن عاملِ اساسی یعنیانسان کارآمداست.
۴۱- رهبری جهت مدیریت تفکرات غیر دینی و ضد دینی چه راهکاری را ارائه می فرمایند.؟
عیبِ جنبهی ایمانی این بود آن کسانی که آموزش و پرورش جدید را وارد کشور کردند، نه فقط نیتشان متدین کردن مردم و جوانها نبود، بلکه دور کردن مردم از عقاید دینی بود. البته آن کسانی که طراحان اولیهی وزارت آموزش و پرورش در کشور بودند، برنامهها را ریختند، کتابهای درسی را نوشتند، بعضیشان کاملاً جزو آدمهای بیدین نبودند؛ در بین آنها آدمهای متدین هم بودند، لکن کلانِ برنامه همان برنامه ای بود که در آموزش و پرورش به یک شکل، در مسئلهی کشف حجاب به یک شکل، در مسئلهی کوبیدن مراکز مذهبی به وسیلهی رضاخان به یک شکل دیگر خودش را نشان میداد؛ یعنی توسعهی تفکرات غیر دینی، بلکه ضد دینی بر اساس چنین فکری به وجود آمد.
۴۲ – رهبری انتظار دارد دانش آموزان بعد از سیزده سال با چه برجستگیهای اخلاقی، فکری در مدارس تربیت شده باشند.؟
ببینید میخواهیم محصول و خروجی آموزش و پرورش چگونه باشد؟ اول این را مشخص کنیم، برای ساختن یک موجودی، مرد، زن و جوان با برجستگی های اخلاقی، فکری و نیز تدین چه کارهای مهم و اساسی ودر خلال چه برنامهی آموزشی باید ترسیم شود، تا این موجود پرورش پیدا کند. آن وقت آدمهای کارآمد بنشینند آن نظام را تعریف و تدوین کنند و با شجاعت لازم وارد میدان شوند و تشکیلات آموزش و پرورش را طبق آن نظام تعریف کنند و تحقق ببخشند. این، میشود تحول حقیقی و بنیانی ما میخواهیم آن کسی که از آموزش و پروش خارج میشود بعد از سیزده سال انسانی باشد با برجستگیهای اخلاقی، برجستگی های فکری و مغزی، و با تدین؛ چنین انسانی میخواهیم. از نظر اخلاقی: انسانی شجاع، خوشخو، خیرخواه، خوشبین، امیدوار، بلندهمت، مثبت در قضاوتها و سایر خصوصیات اخلاقی باشد. از لحاظ خصوصیات فکری: خلّاق، پرسشگر، اهل فکر، اهل نوآوری، مایل به ورود در میدانهای بسیار وسیعِ بشر برای کشف دانستنیها و افکندن نور علم به وادی مجهولات و صاحب فکر. از جنبهی رفتاری نیز آدمی منضبط و قانونشناس. آیا میشود چنین موجودی را تربیت کرد؟ البته که میشود.
۴۳- چرا رهبری اجرایی شدن سند تحول را ملازم با همکاری بدنه آموزش و پرورش معرفی می کنند.؟
طراحان فکور و اندیشمند، در زمینههای سازماندهی و شکل دادن به محیطهای درسی و کلاسهای درسی و محتوای آنها و تربیت معلمین و ترسیم خطوط مهم و روشن در مجموعهی آموزش و پرورش، باید کارهای تحولآمیز و مهم بکنند؛ این البته به همکاری بدنهی آموزش و پرورش احتیاج دارد؛ بیرون از آموزش و پرورش، کار زیادی برای آموزش و پرورش نمیشود کرد. در خود مجموعهی آموزش و پرورش، افراد فرزانه، برجسته، باهوش و بااستعداد فراوانند که میشود از استعداد آنها برای پیشبرد آموزش و پرورش و رفع خلأها و کمبودها استفاده کرد. البته عدالت به معنای این نیست که ما با همهی استعدادها با یک شیوه برخورد کنیم؛ نه، استعدادها بالأخره مختلف است؛ نباید بگذاریم استعدادی ضایع بشود و برای پرورش استعدادها بایستی تدبیر بیندیشیم؛ در این تردیدی نیست. اما ملاک، باید استعدادها باشد، لاغیر بنابراین نتیجه این شد که آموزش و پرورش آن قاعدهی اساسی، (به قول معمارها و بنّاها) آن فونداسیون اساسی برای بنای رفیعی است که ما میخواهیم برای آیندهی کشورمان داشته باشیم. باید عرق بریزیم، تلاش کنیم و همهی توانمان را مصرف کنیم تا این فاصله را تا آنجایی که ممکن است، کم کنیم
۴۴- چرا رهبری برچیدن شدن نظام طبقاتی در جامعه را متوقف بر تحول در نظام آموزش و پرورش می دانند.؟
چارهای نداریم جز اینکه یک نگاه بنیانی و اساسی به آموزش و پرورش بیندازیم. در زمینهی عدالت هم همینطور است. بعضی از دوستان به مسئلهی عدالت در آموزش و پرورش اشاره کردند؛ اگر ما در مدیریت آموزش و پرورش به مسئلهی عدالت توجه کنیم، نتیجه این خواهد شد که در آیندهی کشور، عدالت نسبی بین قشرها و مناطق کشور برقرار خواهد شد. اگر ما امروز در آموزش و پرورش نگاه عدالت محور نداشته باشیم، نتیجه این خواهد شد که اختلاف طبقاتی در آیندهی کشور روزبهروز بیشتر خواهد شد؛ تأثیرات آموزش و پرورش را ببینید! نگاهِ غیر عدالتمحور، این است که ما در کشور مدارس پیشرفتهی مجهز به بهترین تجهیزات در یک جاهایی، و مدارس محرومِ کپری یا شبیه کپری در یک مناطق دیگر داشته باشیم.
۳۱۳/۱۷